خانهاجتماعیحتی شمال کشور هم در شرایط خشکسالی است

حتی شمال کشور هم در شرایط خشکسالی است

حتی شمال کشور هم در شرایط خشکسالی است

سرپرست مرکز تغییر اقلیم و خشکسالی هواشناسی با بیان اینکه شمال کشور هم از خشکسالی در امان نیست گفت: یکی از تبعات خشکسالی افزایش طوفان‌های گرد و غبار است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان و دانش آموختگان ترکمن به نقل از ایسکانیوز، سال گذشته تنش‌های آبی متعددی را در گوشه و کنار کشور تجربه کردیم و به برخی شهرها با تانکر آب‌رسانی شد. سایه کمبود آب و خشکسالی روی سر پایتخت‌نشین‌ها هم افتاد و حتی تعدادی از مسئولان از اینکه تهران تنها ۱۰۰ روز آب دارد صحبت کردند و موضوع جیره‌بندی مطرح شد.

سایه شوم تغییرات اقلیمی و گرم شدن زمین در بیشتر کشور وجود دارد اما ما به واسطه مصرف بی‌رویه، مدیریت غلط و سهل‌انگاری هر سال شدت خشکسالی را بیش از گذشته احساس می‌کنیم.

احد وظیفه سرپرست مرکز تغییر اقلیم و خشکسالی سازمان هواشناسی در گفت‌وگوی تفصیلی که با ایسکانیوز داشت به موضوع تغییرات اقلیمی، تبعات خشکسالی و راهکارهای برون رفت از این شرایط پرداخت. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است.

 

تغییر اقلیم به چه معناست و آیا شاهد تغییر اقلیم در ایران هستیم؟

تغییر اقلیم ناشی از گرم شدن زمین است؛ گرمایش زمین هم از گازهایی نشات می‌گیرد که دهه‌ها در اثر سوزاندن سوخت‌های فسیلی تولید شده‌اند. این موارد باعث شده دمای زمین در مقایسه با عصر قبل از صنعتی‌ شدن یعنی ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰ میلادی یک درجه افزایش پیدا کند.

این یک درجه میانگین است و در برخی از نقاط کرده زمین مثل قطب شمال این افزایش دما به چهار یا حتی پنج درجه هم می‌رسد. تغییر دمای زمین الگوهای جوی را تغییر داده و مسیر گذر سامانه‌های بارشی عوض شده است.

تمام این تغییرات منجر به کاهش بارش سالانه یا فصلی در برخی از نقاط کره زمین مانند خاورمیانه شده است. به طبع تعداد خشکسالی‌ها و کم آبی هم بیشتر می‌شود.

الان ما هم در دوره خشکسالی قرار داریم؟

بله ما در خشکسالی بسیار شدیدی قرار داریم. خشکسالی پیچیده و فراگیر است و به تدریج ظاهر شده و انسان‌ها دیر متوجه آن می‌شوند.

خشکسالی اثرات گسترده‌ای دارد و تمام بخش‌های جامعه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. از کشاورزی که در روستا زندگی می‌کند تا شهروندان یک شهر هیچکس از تاثیرات خشکسالی در امان نخواهد بود.

تاثیرات خشکسالی در جامعه چیست؟

خشکسالی نه تنها دسترسی به آب را کم می‌کند بلکه بر کیفیت آن هم تاثیر می‌گذارد. خشک شدن تالاب‌ها هم منجر به ایجاد کانون‌های گرد و غبار می‌شود.

کاهش دسترسی به آب معیشت کشاورز را به خطر می‌اندازد و این اتفاق مهاجرت‌های اقلیمی را به دنبال دارد.

سومین سالی است که ما در خشکسالی پی در پی قرار داریم. در ۲ سال گذشته متوسط بارش در کشور زیر حد نرمال بود البته در برخی نقاط شدت خشکسالی شدیدتر بود و استان‌های جنوب غرب و غرب کشور ۵۰ درصد کم‌بارشی داشتند که در کشوری مثل ایران که بارش متوسط آن یک سوم نرمال جهانی است، کاهش ۵۰ درصدی اثرات ناگواری خواهد داشت.

سال گذشته شدت خشکسالی در جنوب تهران هم بسیار بیشتر از دو پاییز گذشته بود. در واقع اثرات خشکسالی در سه سال گذشته، در پاییزی که پشت سر گذاشتیم نمود پیدا کرده است.
اثرات خشکسالی هر سال شدیدتر می‌شود

خشکسالی فرایندی تجمیعی است و هرسال اثرات آن شدیدتر می‌شود، تاجایی که سال گذشته شاهد اثرات هیدرولوژی مانند کاهش آب در تهران بودیم. خشکسالی این نگرانی را به وجود آورده که در تهران آب جیره‌بندی شود.

سال گذشته در استان همدان با تانکر آبرسانی شد و در واقع شاهد چنین تاثیرات بزرگی خواهیم بود.

پیش‌بینی شما از ادامه روند خشکسالی در ایران چیست؟ آیا اساسا خشکسالی‌ها دوره دارند؟

نمی‌توان صد در صدی پیش‌بینی کرد که در سال آینده یا سال‌های آینده چه اتفاقی می‌افتد. زمانی که داده‌های هواشناسی در ۵۰ سال گذشته را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که روند بارش در کشور ما کاهشی بوده و دما روندی افزایشی داشته است.

هر دو این موارد دسترسی به آب را کمتر و محیط زیست را از لحاظ آب فقیرتر می‌کند. با این روند به نظر می‌رسد که آینده ما خشک‌تر و گرمتر باشد و اثراتی که امروز می‌بینیم در آینده تشدید شود.

 

گذشته از دلایل جهانی آیا دلیل منطقه‌ای هم برای تشدید اثرات خشکسالی وجود دارد؟

خشکسالی مربوط به کشور ما نیست و بیشتر کشورها اثرات آن را تجربه کرده‌اند کماینکه سازمان ملل وقوع قحطی در شرق آفریقا را تائید کرده است و همه کشورها را به ارسال کمک‌های غذایی تشویق می‌کند اما علاوه بر عوامل جهانی برخی فعالیت‌های محلی مثل سدسازی‌ها هم بر تشدید خشکسالی اثر می‌گذارد.

کنترل آب در بالادست به ویژه در بهار که فصل طغیان رودخانه‌ها است، می‌تواند در تشدید اثرات خشکسالی موثر باشد چراکه در اثر طغیان نکردن رودخانه‌های مسیرهای باتلاقی و تالابی کمتر آبگیری می‌شوند، نیزارها رشد نمی‌کنند و کاهش سبزینگی منجر به کاهش رطوبت محیط می‌شود.

بخشی از بارندگی ناشی از رطوبتی است که در منطقه وجود دارد و خشک شدن محیط منجر به کاهش رطوبت محلی می‌شود، رطوبت محلی هم که باعث تغذیه سامانه‌های بارشی می‌شود، اگر از بین برود بارش کم می‌شود.

راهکار برون رفت از خشکسالی چیست؟

راهکاری که در کنفرانس پاریس مطرح شد و بسیاری از کشورها پذیرفتند، کاهش گازهای گلخانه‌ای است. غلظت گازهای آلاینده به ۴۳۰ ppm رسیده درحالی که در دهه ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰ حدود ۲۷۰ ppm بود. کشورها تصمیم دارند که با اقداماتی به شرایط دهه ۱۹۷۰ بازگردند.

کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی مانند نفت و گاز به ویژه سوخت‌های سنگینی چون مازوت و ذغال سنگ یکی از رهکارها است.

اتحادیه اروپا برنامه‌ریزی کرده که تا سال ۲۰۳۰ حدود ۴۵ درصد از انرژی الکتریکی تولید شده در مجموع کشورهای این اتحادیه را از منابع انرژی پاک تامین کند.

علی رغم جنگ اوکراین و روسیه و کاهش عرضه گاز روسیه بخشی از مقاومتی که اروپایی‌ها توانستند انجام دهند، استفاده از انرژی‌های پاک است. به طور متوسط ۳۸ درصد از انرژی کشورهای اتحادیه اروپا از انرژی پاک تامین می‌شود.

کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی یکی از راه‌ها است تا در نهایت بتوانند مقدار گاز کربن دی اکسید، متان و غیره را به صفر برسانند. در واقع باید میزان گاز تولیدی با گازی که در طبیعت از بین می‌رود برابر باشد. بسیاری از کشورها اینطور سیاست‌گذاری کرده‌اند که تا سال ۲۰۵۰ به این شرایط برسند.

در کنفرانس پاریس ایران تعهد داد که تا سال ۲۰۳۰ کاهش چهار درصدی در سوخت‌های فسیلی داشته باشد و چهار درصد هم داوطلبانه پذیرفتیم که در صورت رفع تحریم‌ها انجام دهیم که چهار دصد اول در مجلس تصویب نشد و در مورد چهار درصد دوم هم تحریمی رفع نشد.
ایران یکی از ۱۰ کشور اول تولید کننده گازهای گلخانه‌ای در جهان است اما در جهت کاهش این گازها حرکت نمی‌کند.

 

مردم چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟

مقدار انرژی فسیلی که ما مصرف می‌کنیم به تنهایی به اندازه چند کشور است. مصرف گاز در بخش‌های مختلف سرسام‌آور است و فکر نمی‌کنم که کشوری در دنیا به اندازه ما انرژی مصرف کند.

برخی رفتارهای نادرست در کشور ما وجود دارد که ناشی از ارزانی سوخت‌های فسیلی است. در جامعه امروزی ما بنزین ارزان‌تر از آب است و البته این‌ موضوع از شرایط اجتماعی، توان خرید مردم و معیشت نشات می‌گیرد.

به طور طبیعی زمانی کالایی ارزان شود، مصرف آن هم افزایش پیدا می‌کند. گازی که برای تولید انرژی الکتریکی اختصاص پیدا می‌کند هر مترمکعب ۴۰۰ تومان است درحالی در اروپا این گاز هر مترمکعب ۲ و نیم یورو است. قیمت ابزار کنترلی قوی است اما در این شرایط ما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم.

عادت‌های زندگی ما هم به گونه‌ای است که باعث افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی می‌شود؛ مثلا ما عادت کردهایم که کل خانه را گرم کنیم درحالی که یک اروپایی تنها اتاق نشیمن را گرم می‌کند و برای گرم شدن در اتاق خواب از پتو استفاده می‌کند.

مصرف گاز ما به حدی است که در برخی شهرها مجبور به تعطیل کردن مدارس و ادارات شدیم. این درحالی است که می‌توانیم صرفه‌جویی کنیم و مثلا به جای هر روز حمام کردن یک روز درمیان این کار را انجام دهیم.

اگر در جامعه‌ای آموزش‌های کافی داده شود و اتفاق نظر وجود داشته باشد، می‌توان تفاوت‌های بزرگ ایجاد کرد.

گفته می‌شود که یکی از تبعات خشکسالی ایجاد طوفان‌های بزرگ است، این موضوع صحت دارد؟

طوفان‌ها در هر شرایطی ایجاد می‌شوند، اما در دنیا با گرم شدن زمین شدت و تعداد طوفان‌های دریایی افزایش پیدا کرده است که نمونه آن طوفان فیلیپین بود که باد ۳۰۰ کیلومتر سرعت داشت و تلفات بسیاری برجای گذاشت.

در کشور ما محیط در اواخر بهار و اوایل تابستان بسیار خشک می‌شود که زمان وقوع طوفان است. طوفان‌ها همراه با گرد و غبار هستند که مهم‌ترین تاثیرات آن‌ها افزایش غلظت گرد و خاک و آلودگی هوا است.

تابستان گذشته شاهد طوفان‌های متعدد در خوزستان، استان‌های غربی و حتی تهران بودیم. محل گرد و خاک استان تهران هم از منابع محلی جنوب غرب تهران بود.

گذشته از موضوع خشکسالی نحوه پیش بینی حوادثی مانند سیل و طوفان به چه شکل است؟

غالب پیش‌بینی‌ها براساس مدل‌های عددی است که برای پیش‌بینی‌های بلند مدت سه تا ۶ ماه درنظر گرفته می‌شود و برای کوتاه مدت ملاک ساعت یا هفته است.

در بازه زمانی کوتاه‌تر دقت پیش بینی‌ها بسیار بالا است اما برخی پدیده‌ها که در تابستان رخ می‌دهند، طوفان‌های محلی هستند که حتی از ۲۴ ساعت قبل هم قابل پیش‌بینی نیستند. این فعالیت آشوب‌ناک جو ناشی از گرمای بخار آب ایجاد شده از محیط است.

برخی طوفان‌ها محلی و در مقیاس کوچک هستند مثلا تنها در دره امام زاده داوود رخ دهد و دره مجاور را تحت تاثیر قرار ندهد. این طوفان‌ها با استفاده از تصاویر رادار قابل ردیابی هستند و از ۲۴ ساعت یا گاهی ۴۸ ساعت زودتر هشدار احتیاط داده می‌شود. یک یا ۲ ساعت قبل هم هشدار اطراق نکردن کنار رودخانه داده می‌شود.

سطح هشدار برای طوفان به گستره، شدت، منطقه تحت تاثیر و مقدار انرژی که می‌تواند تخلیه کند، بستگی دارد.
حتی شمال کشور هم در شرایط خشکسالی است

وضعیت آب در تهران به چه صورت است؟ سال گذشته این موضوع بارها مطرح شد که تهران فقط ۱۰۰ روز آب دارد، واقعیت چیست؟

همه جای کشور تحت تاثیر خشکسالی است و در هیچ جا ترسالی نداشتیم و جایی نیست که بارش بیشتر از حد نرمال(میانگین بارش ۳۰ سال گذشته) باشد و حتی شمال کشور هم در شرایط خشکسالی است. این موضوع در تهران شدیتر است.

تهران و البرز تا دی ماه سال گذشته ۳۳ میلیمتر بارش دریافت کرده است و ۵۵ میلیمتر کمتر از حد نرمال است. در واقع بارش‌ها در تهران ۶۲ درصد زیر نرمال است.

دو سال پیش در همین بازه زمانی ۶۳ میلیمتر بارش داشتیم در شرایطی که سال گذشته هم ۳۰ درصد زیر نرمال بودیم. طبیعت این‌ها را فراموش نمی‌کند و کمبود بارش در طبیعت نمود پیدا می‌کند. از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش آب زیرزمینی، کاهش رطوبت خاک پیامدهای کم بارشی هستند.

نیمه اول بهمن شرایط خشکسالی بسیار شدیدی داشتیم و اثرات کم بارشی در آب پشت سدها احساس شد. خشکسالی هیدرولوژی مرحله سوم خشکسالی است و ما به این مرحله رسیده‌ایم.

خشکسالی در زمستان باعث می‌شود که برفی روی کوه‌ها نباشد که در تابستان آب شود. در بهار آورد رودخانه‌ها کم شده و سبزینگی به سرعت خشک می‌شوند و شاهد علفزارهای خشک خواهیم بود.

تا افق کوتاه مدت چشم‌اندازی برای افزایش بارش نداریم و حتی اگر امسال بارش نرمالی هم دریافت کنیم، نمی‌توانیم کم بارشی را جبران کنیم.

تغییر اقلیم سبب شده که تعداد سال‌های خشک به نسبت سال‌های تر بیشتر شود و خشکسالی‌ها شدت بیشتری داشته باشند.

انتقادات بسیاری به سدسازی‌ها وارد می‌شود، این موضوع چقدر در تشدید اثرات خشکسالی اثرگذار است؟

اگر سدها نباشند، مدیریت منابع آب امکان‌پذیر نیست اما نباید تعداد سدها بیش از توان طبیعت باشد.

بستن هر رودخانه‌ای به مناطق پایین‌دست آسیب می‌زند. سدسازی‌ها باید براساس اصول علمی باشد و پتانسیل‌های محیط طبیعی مدنظر قرار گیرد.

در اثر سدسازی‌ها عوارضی حاصل می‌شود. وقتی با سدسازی کشاورزی هم در بالادست توسعه پیدا می‌کند، هرچه آب هست، صرف کشاورزی می‌شود و محیط طبیعی از آب محروم مانده و در اثر خشک شدن تبدیل به کانون گرد و غبار می‌شود.

سدسازی اصولی فی نفسه بد نیست اما باید با مطالعه علمی ومطابق ظرفیت منطقه باشد. در سدسازی‌ها باید سهم محیط زیست را لحاظ کنیم. با احداث سد نباید کشاورزی بی‌مهابا افزایش پیدا کند. به بهای آسیب‌زدن به محیط زیست نباید به محیط زیست آسیب بزنیم.

یکی از راه‌هایی که پیشنهاد می‌شود، بارور کردن ابرها است، این روش چقدر تاثیرگذار است و آیا در ایران قابل اجراست؟

بارور کردن ابرها همیشه اثرگذار نیست. هدف از بارور کردن ابرها اضافه کردن هسته‌های میعان است که رطوبت موجود دور هسته‌های میعان جمع شوند و ماحصل آن به صورت باران ریزش کند.

اگر محیط طبیعی به طور طبیعی خود ذخیره هسته میعان داشته باشد، نیازی به بارور کردن ابر نیست. منطقه خاورمیانه به دلیل گرد و غباری که دارد، به طور طبیعی ذخیره دارد و اگر ما هم ذره‌ای اضافه کنیم، کار بیهوده‌ای کرده‌ایم.

حتی اگر تعداد ذره زیادتر از حد طبیعی وارد محیط کنیم ممکن است قطرات ابر بسیار کوچک شوند و پیش از رسیدن به زمین بخار شوند.

بارورسازی ابرها در هر منطقه و با هر نوع ابری امکان‌پذیر نیست؛ تنها در مناطق کوهستانی و با ساختارهای مشخص ابر می‌توان به درصدی از بارش اضافه کرد.

اینطور نیست که ما تصور کنیم با بارور کردن هر ابری در هر منطقه‌ای می‌توانیم به افزایش بارش کمک کنیم. به طور کلی بارور کردن ابرها تاثیری در خشکسالی ندارد.

کشاورزی غیراصولی و تاکید بر خودکفایی غذایی تا چه حد در تشدید خشکسالی اثرگذار است؟

در سال‌های اخیر فرکانس خشکسالی افزایش پیدا کرده است و با توجه به جمعیت، نیاز کشاورزی و روش‌هایی که برای تامین امنیت غذایی پیش گرفته‌ایم، به شدت آسیب‌پذیر شده‌ایم.

در سال‌های اخیر منابع آب زیرزمینی را بی‌مهابا مصرف کرده‌ایم. با فقیرتر شدن منابع آبی، خسارت‌ها روند صعودی خواهد داشت. در این دهه خسارت‌های کشاورزی افزایش پیدا کرده است.

بخش عمده‌ای از این اتفاقات ناشی از توجه نداشتن به پتانسیل‌های اقلیمی منطقه است. ما با توجه به منابع آبی که داریم، نمی‌توانیم همه منابع غذایی را صد در صد در کشور تولید کنیم و طبیعی است که باید بخشی از نیازمان را با واردات جبران کنیم؛ در حقیقت باید منابع غذایی را در کشور تولید کنیم که هم ارزش غذایی بیشتری داشته باشند و هم آب کمتری مصرف کنند.

بخش کشاورزی عمده مصرف کننده آب در کشور است و ما باید به سمت کاهش مصرف آب در این بخش برویم.

نباید هر محصولی را در هر منطقه‌ای و با هر شرایط آب و هوایی کاشت. آبیاری‌ها باید به سمت استفاده از سیستم‌هایی برود که مصرف کمتری دارند.

با بهبود آبیاری هم نباید سطح زیر کشت را افزایش داد. تولید گلخانه‌ای باید افزایش پیدا کند. از بذرهایی استفاده کنیم که به آب کمتری نیاز اشته باشند. روش‌های سنتی دیگر موثر نیستند.

وضعیت دریاچه ارومیه آزمایشگاه زنده‌ای از رفتارهایی است که ما داشتیم. توسعه بی‌مهابای سیب در استان آذربایجان غربی یکی از اشتباهاتی بود که در این مورد داشتیم.

دریاچه ارومیه در تابستان به کانون گرد و غبار تبدیل می‌شود و به دلیل نمکی که دارد به باغ‌ها و کشاورزی اطراف هم آسیب می‌زند.

اگر امروز اقدامات جدی و گام به گامی انجام ندهیم باید شاهد اثرات شدیدتر خشکسالی باشیم.

خشکسالی باعث می‌شود که به تدریج مردمی که ساکن نقاط گرم و خشک هستند مانند کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان مجبور به مهاجرت شوند و نتیجه این اتفاق را با افزایش قیمت زمین در شمال کشور شاهد هستیم.

هجوم جمعیت به یک نقطه یعنی آلودگی بیشتر، از بین رفتن جنگل و تولید فاضلاب بیشتر که گریباگیر مناطق خوش آب و هوا شده است.

تالاب صالحیه در نزدیکی تهران در چه وضعیتی قرار دارد؟

این تالاب خشک شده زیرا بارندگی نداشتیم. تصاویر ماهواره‌ای حکایت از خشکی آن دارد و اگر روند بارش به همین صورت باشد، پیش بینی می‌کنیم که امسال در تهران، البرز و قزوین سال پرآبی نداشته باشیم.

نتیجه این خشکسالی هم نرسیدن آب به تالاب‌ها، کمبود رطوبت خاک و باید منتظر خیزش گرد و خاک در بهار و تابستان باشیم.

می‌توان با خشکسالی مبارزه کرد؟

ما نمی‌توانیم با خشکسالی مبارزه کنیم اما می‌توانیم به سمت استفاده از انرژی‌های پاک به خصوص انرژی خورشیدی و باد برویم.

یک نیروگاه تولید برق سیکل ترکیبی یا گازی برای خنک کردن سیستم‌هایشان از آب استفاده می‌کنند و یکی از مصارف آب در صنعت همین است.

درست است که استفاده از انرژی پاک نیاز به سرمایه‌گذاری دارد اما می‌تواند در مصرف آب کشور تحول ایجاد کند.

اینکه به دلیل ارزان بودن سوخت‌های فسیلی و با ترس از سرمایه‌گذاری اولیه به سمت انرژی‌های پاک نرویم، به خودمان آسیب می‌زنیم. از طرفی سال گذشته به دلیل سوزاندن سوخت‌های گوگردی آلودگی هوای زیادی داشتیم.

تنها راه مواجهه با تغییرات اقلیمی سازگاری با آن است. ما کشوری هستیم که بخش مهمی از اقتصادمان وابسته به کشاورزی است و اگر خشکسالی رخ دهد آسیب می‌بینیم.

مصرف آب را باید در کشاورزی تغییر دهیم و صنعت را به سمت استفاده از پساب ببریم. آموزش مردم و تغییر رفتارها هم می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.

در غیر این صورت بخش وسیعی از سرزمین ما به مناطق غیرقابل سکونت تبدیل می‌شود. مساحت جنگل‌های ما در مقایسه با گذشته بسیار کم شده. گاهی روند تخریب هر چند سال دو برابر می‌شود.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

پربیننده ترین مطالب

خروج از نسخه موبایل