خانهدایره المعارف ترکمنآداب و رسومآیین نوروز در بین ترکمن ها

آیین نوروز در بین ترکمن ها

 

آیین نوروز در بین ترکمن ها

نوروز، رسم و آئینی کهن و از دوران پیش از تاریخ در میان مردم ایران منجمله ترکمن‌ها نیز شناخته شده بود. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهاری آغاز و به عنوان”تأزه ییل” جشن گرفته می‌شده است.

• ملاعاشور قاضی • مریم شرعی

 

 یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

خداوند بزرگ را به شکرانه آن که بشر را به قرآن کریم و رسول اکرم(ص) نواخت سپاسگزاریم و بر پیامبر رحمت و آل اصحاب او درود بیکران می فرستیم.

 

“ییلینگ گِلِه‌نی نوروزدان بللی”(نوروز فرا رسیدن سال نو را نوید می‌دهد.) «ضرب المثل ترکمنی» این ضرب‌المثل نشانگر اهمیت والای نوروز در بین ترکمن‌هاست .

نوروز، رسم و آئینی کهن و از دوران پیش از تاریخ در میان مردم ایران منجمله ترکمن‌ها نیز شناخته شده بود. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهاری آغاز و به عنوان”تأزه ییل” جشن گرفته می‌شده است. 

خاستگاه و پیشینه‌ی تاریخی نوروز بدون شک نوروز یک آئین کهن‌سال همگانی و مربوط به دگرگونی طبیعت از حالتی به حالتی دیگر و پایان‌ یافتن دوره‌ی خلقت به ویژه آفریده شدن بنی بشر است که براساس اعتقادات همه ادیان الهی مظهر صفات آفریننده جهان است. در این روز آنگاه که آفتاب به برج بره انتقال می‌یابد و فصل بهار شروع می‌شود، روز نویی از سال جدید نیز آغاز می گردد. “قدیمی‌ترین نشانه‌های جشن سال نو، به نخستین خاندان سلطنتی اور و به هزاره‌ی سوم قبل از میلاد مربوط می‌شود که در طی آن، ازدواج مقدس میان”الهه‌ی آب” و “خدای باروری” انجام می‌گرفته و کاهنه‌ی معبد نقش الهه را برعهده داشته است. در این مراسم شاه ، نقش”خدای باروری” را برعهده داشته است. این جشن در اصل به مناسبت پیروزی”انا” یا “انکی” بوده است. این آئین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بین‌النهرین به آن سرزمین رفته و یا تحت تأثیر آیین‌های سومری، هم‌زمان در سراسر منطقه وجود داشته است. در دوران باستان دو عید بزرگ وجود داشت، یکی”عید آفرینش” در آغاز پاییز و دوم “عید باززایی و برکت بخشی” در آغاز بهار. عید باززایی در واقع به”دوموزی” خدای شهید شونده‌ی سومری مربوط بود. این ایزد در پایان هر سال کشته و در سرسال نو دوباره متولد می‌شد و زایش دوباره‌ی او را جشن می‌گرفتند، چون با زایش او گیاهان و دانه‌ها می‌روییدند. آئین ایزد شهید شونده”دو موزی” و همسر او « آننا» از هزاره‌ی سوم پیش از میلاد مسیح در بین‌النهرین وجود داشت و زنده شدن دوباره‌ی “دوموزی” در واقع جشن آغاز سال نو به حساب می‌آمد ” (۱: رضا شعبانی: آداب و رسوم نوروز، ۱۳۷۸، صفحه ۶-۴، به نقل از دکتر مهرداد بهار).

واریانت ترکی دو موزی (ایزد سومری) “تموز” و واریانت ترکمنی آن “توموس” (تومیس) است. *تموز: نام یکی از ماههای ترکی است. ۱۰ تیر تا ۱۰ مرداد . (فرهنگ لغت ترکی به پارسی، تألیف ابراهیم اولغون، صفحه ۴۴۵).

*تابستان = تومیس که در زبان ترکمنی معاصر به کار می رود.(فرهنگ قاضی، فارسی ـ ترکمنی، تألیف حاج‌مراد دوردی قاضی، صفحه ۲۰۲، انتشارات گلنشر، مشهد، ۱۳۸۲).

 

واژه‌ی توموس(تومیس) به شکل”تموس” وارد زبان آشوری نیز شده است و در بین آشوری های رضائیه(روستای یورغان لو) نام یکی از ماههای سال است (نگا، مرتضی هنری، آئین‌های نوروز ۱۳۵۳، صفحه‌ی ۵، ناشر: مرکز مردم‌شناسی ایران).

*واریانت‌های آننا (الهه سومری) در زبان ترکمنی عبارتند از: إنه، آننا، ننه، إمه و در ترکمنی نیز همانند زبان سومری در دو معنی”خدا” و “مادر” به کار می‌رود. معنی اول این واژه (خدا) در کلمات ترکیبی ترکمنی “آنناگونی” (روز خدا=روز پرستش خدا= روزه جمعه) و “آننا قولی” (بنده‌ی خدا) و اسامی ترکیبی دیگر، حفظ شده است.

*جمعه= آنناگونی (روز پرستش خدا)،که در زبان ترکمنی معاصر نیز به کار می رود. (فرهنگ قاضی، فارسی ـ ترکمنی، ۱۳۸۲، صفحه‌ی ۲۶۹) “در تورات می‌خوانیم که خداوند آسمان و زمین و همه‌ی موجودات و مخلوقات آن را در شش روز آفرید و روز هفتم از کار آفرینش فارغ شد و استراحت گزید و آن روز را مبارک خواند و تقدیس نمود، زیرا در آن روز آرام گرفت. این اشارات تورات درباره‌ی اوقات عالم خلقت در قرآن مجید نیز یاد شده است (سوره‌ی اعراف‌ آیه‌ی ۵۴ و سوره‌ی یونس آیه‌ی ۳ و سوره‌ی هود آیه‌ی ۴ و سوره‌های فرقان و سجده و قاف که در هر شش جا آیه‌ها با همدیگر نزدیکی و هماهنگی دارند). در آیه‌ی ۵۴ سوره‌ی اعراف می‌فرماید: بدرستی که پروردگار شما آنچنان خدایی است که آفرید آسمانها و زمین را در شش روز، پس بر تخت جای گرفت. بر تخت نشستن یا در تخت جای گرفتن خداوند، یادآور روز هفتم در تورات است که خدا از کار آفرینش بیاسود، به طوری که از آیه‌های دیگر برمی‌آید، حضرت حق در روز ششم آدمیان را آفریده و در روز هفتم بر تخت نشسته است. بر تخت نشستن حضرت باری جلّ و علا پس از روز ششم، یادآور همان روز نوروز است که روز آسایش و جشن و شادی است.

 

علامه مجلسی در کتاب السماء والعالم از امام جعفر صادق(ع) یاد می‌کند که فرموده است: “جشن نوروز برای آفریده‌ شدن آدمیان است”. کوتاه سخن اینکه همه گفته‌ها و نوشته‌ها، هماهنگ با هم نوروز را جشن پایان روزهای ششگانه آفرینش و به ویژه جشن زایش و پیدایش آدمیان نشان می‌دهد. بدین توضیح این جشن وابسته به همدلی مردم جهان است و شاید امتیازی که برای ایرانیان متصور است آنست که به حول و قوه‌ی الهی توانستند پیش از بسیاری از ملل دیگر عالم آن را درک کنند و به گونه‌ی خاص خویش برای شکر‌گزاری از نعم ایزدی بکوشند” (رضا شعبانی،‌ آداب و رسوم نوروز، صفحه ۵۱ ـ ۵۴).

 

اکثریت زبان ‌شناسان و محققان زبان سومری را همانند زبان ترکمنی و دیگر زبانهای ترکی”التصاقی” و در خانواده زبانی اورال ـ آلتایی داخل نموده و در مواردی آنرا پیش ترک یا Proto-türk نامیده‌اند ” فریتس هومل” ،سومرشناس آلمانی درباره سومریها می‌‌نویسد: شاخه‌ای از اجداد باستانی اقوام ترک در حدود سالهای ۵۰۰۰ قبل از میلاد از وطن خود در آسیای مرکزی حرکت کرده و به آسیای مقدم آمده و سومری‌ها را پدید آورده‌اند. این دانشمند، سومری‌ها را با ترکان آسیای مرکز خویشاوند می‌داند” (نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکمنهای ایران، محمد رحمانی‌فر، نشر اختر، تبریز، زمستان ۱۳۷۹)

 

*در زبان ترکمنی قدیم «سو» در معنی آب یا نهر، «مِر» در معنی «بین» به کار می رفته است و در نتیجه «سومر» را می توان «بین النهر» یا «بین النهرین» ترجمه کرد(بین‌النهرین = سومر).

 

نوروز در فرهنگ قوم ترکمن از کهن‌ترین زمانها شناخته شده بود، “پیش از وام‌گرفتن سال شمار مصری، نوروز در اول تیرماه یعنی آغاز تابستان بود و به تدریج تغییر یافته است، تا اینکه در زمان ملکشاه سلجوقی که از سلاطین ترکمن بود، تقویم ایرانی اصلاح شد و نوروز به طور اساسی به اول حمل بازگشت.” (گاه‌شماری و جشنهای ایران، دکتر ذبیح‌الله صفا، شورای فرهنگ و هنر)

 

“ملکشاه سلجوقی در سال ۴۶۷ قمری به هشت تن از اخترشناسان و ریاضی‌دانان بزرگ زمان خود، از جمله حکیم عمرخیام نیشابوری، مأموریت داد تا گاه شماری ایران را اصلاح کنند، این گروه نوروز را در اول بهار قرار دادند و جایگاه آنرا برای همیشه ثابت نگه داشتند از آن پس تقویم جلالی یا ملکی در ایران رواج یافت و نوروز بر اول بهار و ماه فروردین پایدار شد» (۲:علی بلوکباشی، نوروز، خاستگاه و پیشینه، صفحه‌ی ۳۲).

 

مقّدمات نوروز(پیشواز): اسفند ماه درشمار روزهای مقّدماتی است که برای سال نو تدارکاتی دیده میشود، همانند خرید لباس و تهیه شیرینی و آجیل، برنج، روغن و خانه تکانی و شستن فرشها و رنگ زدن خانه و مرمت خرابیهای جزیی.درست کردن سبزه، تزیین کردن حیواناتی چون اسب(درست کردن نمد رنگین، پیشانی بند با نقش و نگارهای بسیار زیبا برای اسبان) و آویختن زنگوله به گردن گوسفند که فرا رسیدن سال نور را نوید میدهد و همینطور نظافت در و دیوار و پنجره و آماده کردن ظروف غذا خوری و غیره. پس از تمیز کردن خانه و تعویض فرشهای کهنه بانو،نخ سفید و سیاه را باهم بافته و در میانه ی آنها اسپند.نظر چشم، مونجوق(منجوق) ،نمک، داغدان(نوعی چوب که در نزد ترکمن های قدیم مقّدس بوده است) قرار داده ودر بالای درب ورودی آویزان می کنند.چندین تنور نان پخته و یک جفت قرص نان کوچک را با نخ سفید و سیاه به دیوار اُتاق می آویزند.آب انبار و بشکه ها را پر از آب می کنند همه¬ی اینها نشانه ی برکت می باشد.قبل از فرا رسیدن سال نو در روزهای پنج شنبه و جمعه برای شادی روح اموات ، خیرات و صدقات به همسایه¬ها می فرستند . زیرا معتقدند که روح مردگان به خانه های خود باز می گردند و اگر جایگاه خود و فرزندانشان را پاک و پاکیزه ببینند و بوهای خوش استشمام کنند .شاد و خوشوقت شده و بازماندگان خود را دعا می کنند و گرنه افسرده و غمگین باز می گردند.به همین علّت چند روز مانده به نوروز «عود» در خانه ها می سوزانند .

 

بلاگردان : در شب چهار شنبه موسوم به « قاراچهارشنبه » (چهارشنبه سیاه ) در بین ترکمن ها موسوم است که ابتدا نان روغنی پخته و به عنوان خیرات بین همسایگان پخش می کنند و برای اموات خود دعا می کنند، و معتقدند که با صدقه دادن به مساکین و فقرا بلا و سیاهی دفع می شود.و به همین مناسبت برای زدودن سیاهی ، آتش روشن می کنند و با خاکستر آن آتش ،کاسه¬ها را می شویند و می گویند:« کول آشاقیندا بلا قالماز » یعنی زیر خاکستر بلایی نمی ماند.در زمان های دور خانواده های ترکمن در «قارا چهارشنبه» ناخن کودکان را چیده وموهای سربچّه هایشان خصوصاًپسران را تراشیده و در دو طرف ، روی گوش ها یا پشت سر، مقدار کمی مو را می گذاشتند که به آن «قولپاق» می گویند که این کار توسط دایی کودک انجام می شد.ناخن وموهای تراشیده شده را داخل پارچه ای پیچیده وآنرا در کنار مسجد دفن می کردند.

 

اسپند دود کردن: اسپند بوته ای است که در اَغلب مناطق ایران خصوصاً در دشت ترکمن فراوان می روید و بوی خالص آن خاصیّت شدید گندزدایی دارو ترکمن ها در «قاراچهارشنبه» اسپند روی آتش می ریزند و هفت بار دورخانه می چرخانند تا از چشم بد در امان باشند و پا به پای اسپند دود کردن چند ظرف شکسته را از خانه بیرون می اندازند و یک سطل آب از اِیوان خانه به زمین میریزند .

 

به صحرا رفتن : از دیگر رسوم قدیمی در چهار شنبه که حالا کمرنگ شده است این بود که خانواده ها به طور جمعی یا فردی به صحرا و کنار نهرها می رفتند و نگریستن به آب چشمه ساران را به فال نیک می گرفتند وموقع برگشتن تعدادی سنگریزه تهیه کرده وهفت بار به طرفی غیر از قبله پرت می کردند تا بدیها دفع شود (شبیه رمی جمرات «سنگ انداختن به طرف شیطان ») ، واگر کسی از اعضای خانواده قبل از تحویل سال قصد مسافرت به شهری داشت قبل از غروب آفتابِ آخرین چهار شنبه ی سال ،هفت قدم روی جادّه به طرف آن شهری که قصد سفر به آنرا دارد ، بر می داشت تا سفرِ خیر و بی خطری پیش روداشته باشد . عدد هفت در بین ترکمن ها از تقدس برخورداراست و عدد هفت را (از جمله ) برای موارد زیر به کار می برند : هفت طبقه آسمان ، هفت ستاره (یدیگن= یدی یلدین )، هفت شبانه روز سوگواری و صدقه و خیرات برای شادی روح کسی که فوت شده است ، هفت کوه ،هفت دریا،‌هفت درب،هفت دختر،هفت شهرو….

 

بخت گشایی : دختران دم بخت آداب گوناگونی انجام می دهند به اُمید اینکه در سال نو به خانه ی بخت قدم بگذارند و خود خانواده ای تشکیل دهند . دختران دم بخت ، به زیارتگاهها می روند و به درختی در آن حوالی پارچه می بندند و مراد می خواهند و وقتی به خانه بر می گردند شب هنگام قیچی را به دست گرفته باز و بسته می کنند تا سحر و جادو باطل و ارواح شر فراری شود . امروزه نیز هنگام نکاح وقتی آخوند خطبه عقد را می خواند چند تن از زنانِ فامیل داماد ، قیچی را با سرعت باز و بسته می کنند تا گزند شر و شیطان در امان باشند و این کار تا پایان مراسم خطبه عقد ادامه دارد .

 

تحویل سال : برگزاری عید نوروز و بر استقبال سال نو رفتن در بین ترکمن ها ، بیانگر توجّه خاص آنان به این جشن است . قبل از تحویل سال ، زنان به پختن نان و شیرینی های محلی و… . از قبیل بیمشه ، بؤرک ، قاتلاما ، پتیر ، پُسّیق و «سمنو» مشغول می شوند ،‌به این طریق که خوشه ی گندم را خرد کرده وروی آن آب و آرد می ریزند و دیگ را می جوشانند و از شب تا صبح در دیگ را باز نمی کنند و چنین اعتقاد دارند که صبح زود هرکسی قبل از همه در دیگ را باز نماید جای انگشت حضرت فاطمه (س) را خواهد دید و نیت اش بر آورده خواهد شد .

آغاز تحویل سال : چراغها را روشن کرده و پنجره ها را باز می کنند تا هوای تازه ی بهاری داخل شود و برکت افزون تر شود . و بزرگ خانواده قرآن را بوسیده و تلاوت می کند تا سال جدید

سال پر بار و برکت همراه با تندرستی وخوشی و موفقیت آمیز باشد ، و در خاتمه تلاوت قرآن کریم و دعای خیر، بقیه اعضای خانواده دستها را به محاسن کشیده «‌آمین»‌ می گویند . زنان ترکمن به چشمهایشان سرمه می کشند،که نشانه ی زیبایی و شادمانی می باشد . در این روز تمامی اعضای خانواده غسل کرده و لباس نو می پوشند و دو رکعت نماز شکر به جای می آورند . خانواده ها در آغاز سال نو به زیارت قبور می روند و با قربانی کردن گوسفند و دادن صدقه و شکرانه از خداوند، طلب حاجت می نمایند . ترکمن ها نوشیدن از آب اوّلین باران نوروزی را نکو و آنرا نشانه¬ی سلامتی و خوش یمنی می دانند ، اگر زنی در این روز فرزندی ذکور به دنیا بیاورد نامش را «نوروز»،«توموس خان»،« یازبردی»،«ایلیاز»،«یازگلدی»،«‌آمان یاز»‌و… و اگر دختر به دنیا بیاورد «یاز گؤزل»،«یازبیکه»،«یازسونا»،«ایلکی آی (ایلکای)»،«یازدورسون»،«یازسلطان»و… می گذارند. ضمناً یک سری از آداب و رسوم که از دوران های قبل به یادگار مانده و هنوز هم کما بیش ادامه دارد عبارتند از : اسبدوانی ،کشتی گیری ، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی ، مسابقه ی خروس جنگی ها و شاخ زنی میش ها ، تاب بازی بچه ها و دید و بازدید برای تبریک عید و اجرای بازی های مختلف در بین جوانان ترکمن مانند: «مونجوق آتدی = انداختن دانه ی منجوق » مرسوم می باشد ،که در ارتباط با نوروز می باشد . به این ترتیب که دختران جوان جمع می شوند و منجوق های خود را مه با علامتی مشخص شده است ،یک به یک در یک ظرف پر ازآب می اندازند . دختری که ظرف حاوی منجوق را نگذاشته ، ظرف را بالای سر دختر ها برده و منجوق ها را با هم قاطی می کند ویک بند شعر می خواند و آنگاه یکی از منجوق ها را از ظرف بیرون می آورد. منجوق متعلق به هر دختری باشد معنی آن بند شعر گفته شده را در ارتباط با او قلمداد می کند .

برخی از بند های اشعار « مونجوق آتدی» (به نقل از نشریه یا پراق ،شماره ی ۱۰، تابستان ۱۳۷۹ ، صفحه ۱۱تا ۱۲ ، مقاله «نوروز در ترکمنستان» نویسنده: دکتررخشنده) ترکمنی ///// «ترجمه فارسی » _______ ___________ نوروز گلدی بو گیجه ///// امشب نوروز فرا رسید قیزلار آتارلار بیجه ///// دختران طالع شان را می آزمایند کیمینگ بیجه سی چیقسا ///// طالع هر کسی درآید بیریگسن«نوروز کؤجه» ///// نصیبش یک ملاقه «کاشه ی نوروز » باشلاندی قیز باشلاندی///// شروع شد دخترها شروع شد. کاَساَمونجوق تاشلاندی ///// منجوق کاسه انداخته شد . سؤزآیدیچی گلیپدر ///// خواستگار آمده است . بوید اشینا بووشلاندی ///// به دوستش مژده داده شد . *‌ * * قاینادارلار سمنی ///// سمنو را می جوشانند . تور با دؤر تدیم تمنی ///// سوزن (جوال دوز) رادر توبره فرو کردم بیلدیم آیرالیق اٍکن///// فهمیدم جدایی است که همه دردّن یامانی///// ازهمه درد ها بدتر است . *‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ * * نوروز گلدی یاز گلدی ///// نوروز آمد ، بهار آمد قارغا گیتدی غار گلدی ///// کلاغ رفت و غاز آمد جمله جهان لاله زار///// تمام جهان لاله زار آیدیم گلدی ساز گلدی///// آواز آمد ساز آمد.

در اشعار شاعران کلاسیک ، فرا رسیدن « نوروز » و جان گرفتن دوباره ی طبیعت ، منعکس شده است . شاعران نامدار و پر آوازه ای چون « مختومقلی» و«شیدایی»و… اشعاری بنام های « جهان پیدا»و«باغ بوستان» و… در بار نوروز و طبیعت ، به عنوان همدم انسان سروده اند . این اشعار ، بینش عمیق عرفانی و فلسفی آنان را نسبت به انسان و جهان طبیعت آشکار می سازد .برتراند راسل اذعان میکند که :«علم در آغاز ،‌مرهون وجود کسانی بود که عاشق جهان بودند ،آنان زیبایی طبیعت ، جمال نسیم و کوه ها و دشت ها را ادراک می کردند وچون عاشق آنها بودند، فکرشان معطوف آن ها بود ومی خوانستند آنها را بهتر از آن چه از یک تفکر ساده و سطحی فهمیده می شود ،بشناسند . متاَسفانه با پیشرفت علم ، انگیزه ی عشق در مواردی به تدریج ضعیف شده و انگیزه¬ی قدرت مقام سرکردگی می یابد . مرد علم در سلوک عشق به طبیعت ، ماَیوس و ناکام می شود ، بیرق طغیان بر می افرازد و عاصی طبیعت میگردد ( بر تراند راسل ،‌ جهان بینی) پیام حکمت الهی به علوم و فن آوری جدید این است که بار دیگر به مبادی ما بعد الطبیه ی جهان توجّه کند و با توجه به بینش الهی نسبت به جهان ، قدرت تصرف در طبیعت را مهار کند و آن را در سعادت واقعی بشر به کار دیگر . در اینجا شعری از شاعر نامی ترکمن «مختومقلی فراغی» در وصف نوروز به نام « جهان پیدا »‌را، تقدیم می کنیم: «جهان پیدا» گلسه نوروز عالم غه رنگ قِیلار جهان پیدا اَبرلر آواز اوروپ داغ قِیلار دومان پیدا بی‌جان‌لار جانا گیرِیپ ادرلر دهان پیدا گورمدگینگ گیاه‌لر گورینیپ روان پیدا ادرلر حیوانات غه هم سود و زیان پیدا یریوزینه یاییلیپ یورییرلر نهان پیدا بوبسته دهان قوش لار قِیلارلار زبان پیدا چول طاراپین برکیدیپ در آچار سووغا خرچنگ زمین سبزه‌وار اولوپ تنیندن آییرلار زنگ جنبنده‌لار مست اولوپ گویا ایچمیش عرق بنگ هر اشیاء نینگ اوزینه اوز آوازی بولوپ گنگ سبزه ایچره سندواج یوز دل ده قلب آهنگ زمین خضرپوش بولوپ گل بیتیرمیش رنگارنگ خروشه گلیپ عالم قِیلارلار فغان پیدا سرور صدا لار بیرله جهان یوزی آباد دور مغرور سرور اولما پایانی یوق بر باد دور حق عشقنده زنده‌لر بیلینگ باقی حیات دور هرتنده عشق بولماسا روز ازل مُمات دور یاز اوتینچه یر گوگی گوندن گونه زیاد دور برحشر قیامتدور بر یوم عرصات دور دهر ایچره بولار هر دم جهان ایچره جان پیدا

 

منابع :

۱ـ رضا شعبانی: آداب و رسوم نوروز، ۱۳۷۸، صفحه ۴ تا ۶، به نقل از دکتر مهرداد بهار

۲ – علی بلوکباشی: نوروز، خاستگاه و پیشینه، صفحه‌ی ۳۲

۳- مرتضی هنری: آئین‌های نوروزی، ۱۳۵۳، ناشر: مرکز مردم‌شناسی ایران

۴- ابراهیم اولغون، جمشید درخشان: فرهنگ لغت ترکی ـ فارسی، آنکاراـ ۱۹۷۰

۵- مراد دوردی قاضی: فرهنگی قاضی، فارسی ـ ترکمنی، انتشارات گلنشر، مشهد ۱۳۸۲

۶- محمد رحمانی‌فر: نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایران، نشر اختر، تبریز، ۱۳۷۹

۷- دکتر ذبیح‌الله صفا: گاهشماری و جشنهای ایران، شورای فرهنگ و هنر

۸- دکتر رخشنده: نوروز در ترکمنستان، نشریه‌ی یاپراق، شماره‌ی ۱۰، تابستان ۱۳۷۹٫

۹- دیوان مختومقلی فراغی(عارف و شاعر شهیر ترکمن)

۱۰- مراد دوردی قاضی: ترکمن فولکلوری(آیدیم لار، لأله، هوودی)، عشق دانش ـ ۱۳۸۱

۱۱- قربان صحت بدخشان: سیری در ادبیات شفاهی ترکمن، گنبد قابوس، ۱۳

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

خروج از نسخه موبایل